سه شنبه 28 تير 1384- 19 جولاي 2005
چهارشنبه 28 تیر 1385- 19 جولای 2006
روز جهانی همبستگی با لزبین،گی،بی و دوجنس شدگان ایرانی
در بیست و هشتم تیرماه یکهزاروسیصدوهشتادوچهار دو نوجوان به نامهای محمد و ایاز شانزده و هجده ساله در میدان عدالت شهر مشهد در ملاعام به دار آویخته شدند .
غیر ممکن است فراموش کنیم !
نباید به هیچ عنوان فراموش کرد!
این دو نوجوان را در حالی محکوم به اعدام بوسیله طناب دار میکنند که در هنگام انجام عمل آنها فقط چهارده و شانزده سال بیشتر سن نداشتند .
ایران نه تنها آنان را به چوبه دار بخاطر گرایشهای همجنسگرایانه میدهد و نیز در مقابل ملتها و دولتهای جهان با نادیده
گرفتن مقررات بین المللی و حقوق بشر که خود امضا کننده آن بوده ایستادگی میکند از جمله قوانین نوجوانانی را که به سن قانونی نرسیده اند حق اعدام کرد ن آنان را ندارند .
این روز، روز همبستگی با خواهران و برادران در هر گوشه از گیتی که مورد جفا قرار گرفته اند و فراخوان عمومی از سراسر جهان برای اعلام مخالفت با اعدام در ایران و سراسر جهان و همچنین لغو احکام غیر انسانی ایران در مقابل همجنسگرایان وخاتمه دادن به آزار واذیت آنان بخاطر گرایشهایشان میباشیم .
فرانسویان نباید چشمان خود را ببندند و بی عدالتیهای رژیم بی کفایت ایران راکه اعدام انسان جنبه نمایشی برای اثبات قدرتش و مخصوصا که قربانیان آنان زنان و اقلیتهای جنسی هستند .
بدین وسیله ؛اعلام میداریم خواهان لغو حکم اعدام و خاتمه دادن به نگاه کردن به گرایشهای جنسی همجنسگرایان به عنوان جرم در ایران و جهان . با توجه به امر مهم و سالروز اعدام محمد و ایاز سازمان با همبستگی جمعی همگان را به یک فراخوان عمومی دعوت میکند در روز بیست و هشتم تیرماه راس ساعت نوزده در محل ویوبورت و همزمان در آنجا استشادی را برای امضا در اختیار خواهیم داشت . ونیز متوانیم ازآدرس زیر نیز برای همدلی و همراهی استفاده نماییم.
http://www.abolition.fr
انجمن فرانسوی امضا کننده وعضو همبستگی:
تماس خبر رسانی :
19 juillet 2006
Journée internationale de solidarité avec les Lesbiennes Gais Bi et Trans d’Iran
Parce qu’un 19 juillet 2005, deux adolescents âgés de 16 et 18 ans étaient pendus sur la place publique d’Edalat dans la ville de Mashhad au nord-est du pays : ils se nommaient Mahmoud et Ayaz.
Parce qu’il est impossible d’oublier !
Parce qu’il ne faut surtout pas oublier !
En exécutant ces deux adolescents, âgés de 14 et 16 ans au moment des faits, l’Iran n’a pas seulement prononcé la peine de mort pour motif d’homosexualité mais elle a aussi enfreint gravement le droit humanitaire international. En tant qu’État signataire du Pacte International relatif aux droits civils et politiques et à la Convention des droits de l’enfant, l’Iran s’était en effet, engagé à ne plus exécuter des personnes mineures.
Cette journée est un appel à tous les Etats à travers le monde. Ils ont pour devoir de témoigner leur solidarité avec nos frères et sœurs persécuté(e)s en Iran et partout dans le monde. Ils doivent exiger et obtenir de l’Iran l’abolition de la peine de mort, la dépénalisation de l’homosexualité et la libération des personnes détenues ou condamnées du seul fait de leur orientation sexuelle ou de leur identité de genre.
La France ne doit pas ignorer plus longtemps nos appels car nous ferons la démonstration d’une solidarité indéfectible en signe de dénonciation d’un régime inacceptable dans lequel la mise à mort d’un être humain n’est que pure formalité et dont sont particulièrement victimes les femmes et les minorités sexuelles.
Nous dénonçons la peine de mort et la pénalisation de l’homosexualité en Iran et partout dans le monde. Notre collectif d’associations appelle à un rassemblement à Marseille, le mercredi 19 juillet, à 19 heures sur le Vieux Port.
Nous signons la pétition : Ensemble Contre la Peine de Mort !
Pétition à signer sur place ou sur http://www.abolition.fr
Associations françaises signataires du communiqué et membres du collectif :
Contacts Presse :
7/23/2006
19 juillet 2005
C'est le 19 juillet 2005 que des mains diaboliques et une loi barbare ont prit la vie de deux jeunes gens, Mohammad et Ayaz ainsi que beaucoup d'autres filles et garçons.
Même après de nombreuses protestations contre les pendaisons, le régime tue encore les homosexuels dans l'anonymat. Il existe toujours des massacres dans les prisons et des condamnations injustes. Le gouvernement iranien désapprouve l'amour qui uni les homosexuels et obscurci la lumière dans leurs yeux. Tout est interdit pour eux et ils n'ont pas les mêmes droits que les autres. Tout cela les oblige à vivre dans la souffrance. Il ne leur reste que le droit de mourir.
Comme Mohammad et Ayaz, 5 milles personnes ont été torturées, frappées, fouettées, lapidées et pendues depuis 28 ans.
Nous, l' associations LGBT franco-iraniennes, condamnons toutes les lois et les actes barbares issues du régime iranien, ainsi que la loi charité, la loi législative inhumaine de la république islamique d'Iran. Nous soutenons tous nos frères et soeurs de LGBT dans le monde entier.
Babak Amiri, l'association LGBT franco-iranienne.
انسانیت وحقوق بشر رنگ پوست، نژاد ، مذهب و قومیت را نمشناسد
با توجه به اینکه انسان و انسانیت وحقوق بشر رنگ پوست، نژاد ، مذهب و قومیت را نمشناسد وتمام انسانها دارای حقوق برابر می باشند حال از هر آئین و مذهب که باشند رعایت حقوقشان واجب و محترم است و من به عنوان یک ایرانی که در چند هزارسال قبل درس عدالت را نیاکانمان به ما دادند ، منشور آن بمانند سند تاریخی وجود دارد پس وظیفه خود میدانم از زبان آنانی که در حال حاضر قادر به تکلم نیستند این مطلب را عنوان کنم و همه باید بدانند که دولتها موظف وپاسخگوی بی عدالتیها و ظلمی که بر گروههای مختلف در جامعه میشود، میباشند .
در این موقعیت از همجنسگرایان عراق سخن میرانم که آنان بنا به فتواهای مختلف به مانند ما ایرانیها در زیر بار شکنجه و مرگ و دشوارهای مختلف که زندگی روزانه را سخت و غیر قابل تحمل مینماید بسر میبرند و حق مسلم هر فرد، که زندگی است را از دست داده اند .
فرزند عراق با فرزند ایران چه تفاوتی دارد ؟
هر دو را بخاطر گرایشهای جنسیمان میکشند ، شلاق میزنند ومورد لعن ونفرین قرار میگیریم . حتا در زندانها و شکنجگاهها میخواهند تخم نفرت را در دلهایمان بکارند زیرا از حیله زبان و یا ملیت استفاده کرده تا اتحاد
( ال ژ ب ت ) را از بین ببرند با در نظر گرفتن این مطلب جای آن هست که بگوییم افراد ضد حقوق بشر در هر لباس و زبان میتوانند عامل بدی باشند . واین ما هستیم که نباید این اجازه را بدهیم گرگ به لباس میش ظاهر شود
بدینوسیله حمایت قلبی خود را از ال ژ ب ت های عراق عنوان میکنیم به امید فردایی بهتر .
بابک امیری . فرانسه
“Human race is like organs of one body, which has created of one essence.” Saadi
As we all know, human rights law is based on equality of race, religion and ethnicity. In this particular time of history, I, as an Iranian, who was raised in a country with thousand years of history, and lessons of justice, feel an enormous duty to speak for those whose destiny is silence.
Every one should be alert that governments are responsible for all their injustice and repressions in any society, while they are forcing different groups to obey their rules.
In this specific situation, I am speaking of Iraqi homosexuals which like Iranians are enduring torture and death threats under different religious orders (Fatwas).
Iraqis are not different from Iranians. Like Iranian homosexuals they are being cursed, flogged, whipped and hated. In detention houses and prisons, the jailors are trying to break the unity of LGBT with the imposturous language and the usage of a certain ethnic strategy to cause animosity between them.
In this point I should announce that there are individuals with disguise who are trying to turn the human rights message in a destructive direction. And it is us who should not allow them to break our unity.
We send our heartfelt support to Iraqi LGBT, and for a better future,
Babak Amiri, France
هشدار به تمام بشر دوستان وبویژه مدافعان حقوق اقلیتها
هشدار به تمام بشر دوستان وبویژه مدافعان حقوق اقلیتها
اگر تور ماهیگری شما ماهیهای بزرگ را میتواند در خود نگاه دارد بدان معنا نیست که در این اقیانوس ماهی کوچک وجود ندارد.
هم زمان با پیشرفت بشر درعلوم مختلف و دانش امروز که بطور عظیمی در مسیر تکامل بپیش میرود؛ توجه به حقوق بشر هم باید به همان اندازه مورد اهمیت قرار گیرد در تمامی کشورها و مهمتر از همه در ایران عزیزمان نظر به بخشنامه سازمان عف بین المللی
(مجازات اعدام : اعمال می شود
دادگاه بين المللی جنايی: ملحق شده است
کنوانسيون زنان سازمان ملل متحد و پروتکل اختياری آن: امضاء نکرده است
در پی محاکمه های غير منصفانه در سال های گذشته شمار قابل توجهی از زندانيان سياسی، از جمله زندانيان عقيدتی، همچنان حبس های طويل المدت را در زندان می گذرانند. در سال ۲۰۰۵، صدها نفر ديگر و بيشتر در ارتباط با نا آرامی های مدنی در مناطقی که جمعيت اقليت ها زياد است دستگير شدند. نويسندگان سايت های اينترنتی و فعالان حقوق بشر از جمله کسانی بودند که به طور خود سرانه و بدون اين که دسترسی به فاميل يا وکيل داشته باشند دستگير شده وغالبا در بدو امر در بازداشتگاه های مخفی نگاهداری می شدند. اعمال شکنجه همچنان رايج بود.
يک مرد اهل شيراز در سال ۲۰۰۴ به اتهام فعاليت های همجنس گرايانه به ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم شد.گفته می شود که اين مرد شکنجه شده و نيروهای امنيتی او را تهديد به مرگ کرده بودند. در سال ۲۰۰۵، دست کم ۸ نفر که هنگام ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال داشتند اعدام شدند. شمار زيادی هم محکوم به مرگ شدند از جمله دست کم ۱۱ نفر که زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال داشتند. رقم واقعی ممکن است که به مراتب بيشتر باشد. مجازات مرگ همچنان برای جرايمی که با کلمات مبهم توضيح داده می شد مانند" فساد در زمين" ادامه داشت.در ماه اکتبر، يک زن طبق گزارشات محکوم به مرگ باسنگسار گرديد اگرچه در سال ۲۰۰۲ صدور حکم سنگسار موقتا متوقف شده بود.)
افرادی بدون محاکمه واقعی و طبق قوانین صحیح وحقوق بشر مورد بازخواست و محاکمه فرمایشی میشوند که حتا وکلا مدافع قدرت دفاع از متهم را هم ندارند تازه قبل از همه چیز فرد متهم مورد ضرب و شتم قرار مگیرد تا اقرار به جرم کند و تجاو هم که در زندانها چیزی عادی بحساب میرود . بعد باید دید که متهم به عنوان مفسدفی ا لعرض بودن اعدام شده وهزاران برچسب دیگر که در هیچ دادگاه دیگری جنبه جرم را نخواهد داشت .
و پر واضح است وکیل مدافع هم نمایشی بیش نیست و از افراد زیر سن قانونی هجده سال برای حکم اعدام ابایی نیست در صورتی که کل حکم اعدام باید زیر سوال رود وآیا با اعدام افراد میتوان عدالت و انصاف را به جامعه بشری داد و حقوق بشر را بطور کامل و با انصاف به اجرا در آورد .
در مشهد ودیگر نقاط ایران عزیزمان جوانان وطن و سرمایه آیندگان را بخاطر گرایشهای جنسیشان اعدام کردند؛ که اشک عالم در آمد و مادران ایران را داغدار کردند و پدران را بی فرزند . در این امور نه تنها سازمانهای ایرانی مدافعان حقوق بشر بلکه دنیایی را به صدا در آورد .
راستی چه فرقی بین حکومت طالبان و سر بریدن در ملا عام و بدار آویختن دو کودک در مشهد وجود دارد ؟
در نهایت امروز دیگر صدایی از اعدامها نیست و این بدان مفهوم نیست که احکام اعدام همجنسگرایان لغو شده ؛ نه بلکه همگان از این فاجعه آگاه هستند که خیلی از اعدامها در جمهوری اسلامی بصورت مخفیانه انجام میشود و یا بصورت حادثه سازی و یا گروه مخفی مرگ ترتیب آن را میدهند . از مرگ دو ترانسسکسوال یاد مکنم و نحوه مرگشان یکی در خانه اش بدار اویخته شده دیگری با ضربهای چاقو بقتل رسیده بود . در ایران گروه لباس شخصیها بسیجی خیلی راحت خود رادر هر قالبی جای میدهند و افراد را به دام خود می اندازند ماجرای امیر را یادآور میشوم که بوسیله لباس شخصیها در دام قوانین غیر بشری افتاد و مورد جزا بناحق قرار گرفت . قانون گذران ایرا ن راه سکوت در اعدامها و شکنجه را پیش از بیش در دستور کار خود قرار داده اند . اگر از اعدام همجنسگرایان خبری نیست بدان منظور نمی باشد که از کتاب قانون جزایی کشور جمهوری اسلامی ایران احکام و مواد این قوانین پاک شده است .
آگاه باشید و بیدار
بابک امیری . فرانسه 2006/05/17
To all humanists, especially those who are actively work for minorities’ rights
If you don’t hear in the news about the execution of homosexuals, it doesn’t mean that there aren’t any!
If your fish net can hold giant fish, it doesn’t mean that there aren’t any little fish in the ocean!
It is important to value the importance of human rights, with the same measurement as the other sciences in the world. In our beloved country Iran, including many other countries, as the Amnesty International has Indicated:
The Death Penalty is legal
Has joined the International criminal court
Has not signed the women Convention of United Nation and its optional Protocol
Last year numerous numbers of political prisoners such as ideological prisoners had inequitable trails and they are still kept in prison for long terms.
In the year 2005, hundreds more who were involved with civil revolting in the areas where minority population live, were arrested. Blog writers and human rights activists were arrested without any access to a lawyer or notifying their families. They are often being kept in a secret places. Torture is also being exercised as usual.
In the year 2004, a man from Shiraz who was convicted to 100 lashes, was tortured and threatened of being executed by the secret forces before his conviction.
In the year 2005, more than 8 individuals who in the very act of crime were under the age of 18, were executed. The punishment for death penalty is being described vaguely with ambiguous description such as “underground immorality” or “heresy”.
In the month of October, a woman was stoned to death, even though her case was temporarily delayed in the year of 2002.
The prisoners without a civil procedure or proper inquires are being investigated and inquisitional. The public defending attorneys who have no power to defend the detainees, are just there as the silent actors in a theatre!
Rape id also another factor which is being used in the prisons. If they accuse a detainee as “Evil of the earth” then whoever gets the title, will be executed. In Mashhad and in the other parts of Iran, the youths, the future source and capitals of our country are being executed for their sexual preferences. These horrible events, not only raised the voice of Iranian organizations, the defender of human rights, but also shook the whole world.
It is time to question “Death Penalty” in Iran!
It is obvious that most of the death convictions, are being executed in secrets, either by arranging theatrical scenes or by Secret Executioner Groups.
Recently two transsexuals were brutally murdered. One was hanged in his house and the other one was stabbed to death.
In Iran, none formal clothing groups of Basijis would easily capture the homosexuals and trap them by disguising in regular form of clothing. Every one remembers what has happened to Amir who was arrested by non formal groups of secret police and was tortured brutally.
Beware, and be vigilant! If you don’t hear in the news of the executions of the homosexuals, it doesn’t mean that these brutal laws have been cleared off from the book of laws of the Islamic Republic of Iran!
Babak Amiri. France
7/09/2006
Inscription à :
Articles (Atom)